15 آذر داستان های آموزنده داستان پشتکار بهتر از استعدادی است که به آن مغرور می شویم آذر 20, 1402 توسط علی ثاقبی 0 دیدگاه در زمان قدیم دهکده ای بود که بیشترین محصول گندم را داشت. روزی آفت وحشتناکی به گندم های این دهکده زد. معلم تنها مد... ادامه مطلب
15 آذر داستان های آموزنده داستان پویا و عدم اعتماد به نفس آذر 20, 1402 توسط علی ثاقبی 0 دیدگاه داستان پویا و عدم اعتماد به نفس | پویا کوچولو بعضی روزها با مادرش به پارک میرفت، اون خیلی پارک رو دوست داشت ولی ... ادامه مطلب
15 آذر داستان های آموزنده داستان علی کوچولو و شجاعت در گفتن اشتباه آذر 20, 1402 توسط علی ثاقبی 0 دیدگاه داستان علی کوچولو و شجاعت در گفتن اشتباه | در تعطیلات آخر هفته علی کوچولو همراه خواهرش سارا و پدر مادرشون به دیدن... ادامه مطلب
13 آذر وبلاگ لباس دبستان پسرانه آذر 14, 1402 توسط علی ثاقبی 0 دیدگاه لباس دبستان پسرانه | امروزه تعداد زیادی از تولیدکنندگان هستند در سطح بازار که تولیدات زیادی برای لباس فرم پسرانه انجام می دهند اما آیا ... ادامه مطلب
12 آذر بازی های فکری, بازی های گروهی, مجموعه بازی های مفرح بازی های فکری خوب چه ویژگی هایی دارند؟ آذر 15, 1402 توسط علی ثاقبی 0 دیدگاه بازی های فکری خوب چه ویژگی هایی دارند؟این نوع بازی ها در رده بندی سنی قرار دارند و هر بازی مناسب سن فرد است و متن... ادامه مطلب
07 آذر داستان های آموزنده داستان گذشت آذر 14, 1402 توسط علی ثاقبی 0 دیدگاه داستان گذشت | روزی روزگاری شیرجوان و بزرگی زیر یک درخت بلند خوابیده بود. ناگهان موشی از راه رسید و شروع به سرو صد... ادامه مطلب
07 آذر داستان های آموزنده داستان مهربانی آذر 20, 1402 توسط علی ثاقبی 0 دیدگاه داستان مهربانی | یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود خرگوش مهربانی بود که در روستای سرسبز و خوش آب و هوایی زندگی میکر... ادامه مطلب
07 آذر داستان های آموزنده داستان دروغگویی آذر 13, 1402 توسط علی ثاقبی 0 دیدگاه داستان دروغگویی روزی روزگاری پسرک چوپانی در دهکدهای زندگی میکرد. او هر روز صبح گوسفندان مردم دهات را از ده به ت... ادامه مطلب
07 آذر داستان های آموزنده داستان تنبلی آذر 13, 1402 توسط علی ثاقبی 0 دیدگاه داستان تنبلی یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود در جنگلی خوکی با سه پسرش زندگی میکرد. اسم بچهها به ترتیب مومو، توتو... ادامه مطلب
07 آذر داستان های آموزنده داستان دوستی آذر 13, 1402 توسط علی ثاقبی 0 دیدگاه داستان دوستی روزی روزگاری در دهکدهای کوچک آسیابانی بود که الاغی داشت. سالها الاغ برای آسیابان کار کرده بود و با... ادامه مطلب