شعر مهدکودک و پیش دبستانی, وبلاگ

20 شعر کوتاه جدید عکس دار برای پیش دبستانی ها

شعر پیش دبستانی

10 شعر کوتاه جدید عکس دار برای پیش دبستانی ها | شعر برای کودکان پیش‌دبستانی همچون نسیمی لطیف است که در باغچه‌ی ذهن کوچکشان

می‌وزد و بذرهای خلاقیت و تخیل را می‌پروراند.

این اشعار، با ریتم‌های دلنشین و قافیه‌های شیرین، همچون لالایی‌های مادرانه، آرامش و شادی را به دنیای کودکانه می‌آورند.

در این سنین، کودکان با دنیایی از شگفتی‌ها و ناشناخته‌ها روبرو هستند و شعر، پلی است که آن‌ها را به دنیای خیال و واقعیت پیوند می‌دهد.

اشعار کودکانه با زبان ساده و تصاویر زنده، به کودکان کمک می‌کنند تا احساسات خود را بیان کنند و دنیای پیرامونشان را بهتر بشناسند.

شعر برای کودکان، نه تنها وسیله‌ای برای سرگرمی و لذت است، بلکه ابزاری آموزشی است که به تقویت مهارت‌های زبانی و شناختی آن‌ کمک می‌کند.

این اشعار، با تکرار و آهنگین بودن، حافظه‌ی کودکان را تقویت کرده و به آن‌ها کمک می‌کنند تا مفاهیم پایه‌ای را به شیوه‌ای دلپذیر و ماندگار بیاموزند.

در نهایت، شعر برای کودکان پیش‌دبستانی، همچون جادویی است که دنیای آن‌ها را رنگین‌تر و پر از شگفتی می‌سازد.

1-شعر شب و ستاره

شب که میشه ستاره ها تو آسمون صف می کشن

دورو برماه می شینند همدل ویک صدا میشند

ابرا میان یواش یواش به ماه سلامی می کنند

فرشته ها تو آسمون گل می ریزن نقل می پاشند

همه میان کنار هم تو چادر شب می شیینند

خدا را با یک دل پاک حمد وستایش می کنند

2- شعر باباجون

بابای خوب و نازم
عزیز و دلنوازم
تو نعمت خدایی
تو خوب و با وفایی
خدا ترا نگهدار
که میروی سر کار
قرآن پاک و روشن
گفته است از تو با من
حرف ترا دهم گوش

3-شعر خورشید خانم

خورشید خانوم از پشت کوه در اومد

خنده به لب با پیرهن زر اومد

یواش یواش توآسمون که چرخید

یکی یکی ستاره ها رو اون چید

دامنشو تکون داد ونور پاشید

گل باز شد خندید به روی خورشید

دستی کشید وناز کرد اون گلا رو

توی دلم حس کردم من خدارو

4-شعر موش چاق و گنده

یه موش چاق وگنده

اومد تو آشپزخونه

دادزدم ومن گفتم

برگرد برو تو خونه

اگه مامان ببینه

جیغ می زنه می ترسه

بعدش بابام با جارو

حسابتو می رسه

با اون چشای ریزت

دنبال چی می گردی

نون وپنیر وگردو

داشتی کجا می بردی؟

حتما که خاله سوسکه

منتظرت نشسته

تو سفره ی قشنگش

یه دسته گل گذاشته

نترس پنیرو بردار 

زودتر برو به خونه

خوب نیست که خاله سوسکه

منتظرت بمونه

5-شعر قصه کتاب

من یه کتاب دارم

پر از گل و ستاره

یه خونه عروسک

هزار تا قصه داره

کتاب خوشگل ما

قصه می گه برامون

قصه مادربزرگ

تو شب های زمستون

تو باغ قصه ما

حیووانا مهربونن

پرنده ها تو باغش

با هم آواز می خونن

هر کی کتاب می خونه

اینو باید بدونه

کتاب برای همه

یه دوست مهربونه

6-شعر دمپایی ابری

یه دمپایی ابری

بابام برام خریده

گل داره رنگارنگه 

هیچ کس اونو ندیده

وقتی که راه می رم من 

همش می گه فیس وفیس

خوشم میاد از صداش

وقتی که اون میشه خیس

مامان می گه عزیزم 

اینقدر نرو راه باهاش

یک کمی آروم بشین

خسته شدم از صداش

منم می گم با خنده

دوست ندارم بشینم

اما دلم نمی خواد

غم توچشات ببینم

 

7-شعر الفبا برای پیش دبستانی ها

آ مثل آتش وآب آدم برفی وآفتاب

ب مثل باغ وبابا بهار و بوی گل ها

پ مثل پاییزسرد پروازیک برگ زرد

ت مثل توپ خورشید قرمزو زرد وسپید

ث مثل ثلث آخر با نمره های بهتر

ج مثل جوجه جیک جیک جنگل سبزوتاریک

چ مثل چوب وچِنار چَـکاوک وچمن زار

ح مثل حوله ،حُباب حیاط وحوض پرآب

خ مثل خوبی ،خدا خندیدن بچّه ها

د مثل دشت ودریا درخت سبزوزیبا

ذ مثل ذرّت شاد بازی کاکل وباد

ر مثل رنگین کمان هفت تاکمان توی آن

زمثل زنبورو زاغ زَنبَق زیبای باغ

ژ مثل ژاله برگل هدیه ی گل به بلبل

س مثل سایه ی بید ستاره های سپید

ش مثل شش تاشب تاب سه تابیدار سه تاخواب

ص مثل صبح و صدف صد تاصدف توی صف

ض مثل ضَربه ای سخت که زد تبر بردرخت

ط مثل طوق اردک طوطی سبزو کوچک

ع مثل عیـد وعــمو عروسک کوچولو

غ مثل غاز وغنچه هردوتا توی باغچه

ف مثل فَوّاره ها در آفتاب زیبا

ق مثل قمری وقو قاصدک قصّه گو

ک مثل کوه پربرف کاج وکلاغ پرحرف

گ مثل گل یا گلاب گردش گل هادر آب

ل مثل لک لک خواب زیر لَحاف مهتاب

م مثل موج وماهی چه ماهی سیاهی

ن مثل نورو نوروز گل داده نرگس امروز

و مثل وقت ورزش صبح قشنگ ونرمش

ه مثل هوهوی باد هوای پاک وآزاد

ی مثل یاس زیبا درآخر الفبا

8-شعر علی

علی دیگر نمی آید

تمام شهر غمگین است

هوای چشمها ابریست

کسی دیگر نمی خندد

علی در کوچه پیدا نیست

یتیمی دامن مادر

گرفته زار ونالان است

زمین وآسمان امشب

همه بی تاب وگریان است

تمام چشمها خیس است

تمام کوفه غمگین است

غم تنهایی مردم

نمی دانی چه سنگین است

کلون خانه ها امروز

به دست اونمی لرزد

کسی حال یتیمان را

زمادرها نمی پرسد

کسی حال یتیمان را زمادرها نمی پرسد

کسی با گریه می گوید

چرا آخر نمی آید

بگومادر کجارفته

پدر دیگر نمی آید

یتیمی کنج نخلستان

نشسته اشک می ریزد

علی خوابیده دربستر

ودیگر برنمی خیزد

9-شعر آفتاب مهتاب

آفتاب مهتاب چه رنگه

چه قدر هر دو قشنگه

یکی روشنی روز

یکی نور شب افروز

یکی طلای زرده

یکی نقره سرده

یکی پرتو خورشید

به روی خاک پاشید

یکی از ماه زیبا

بتابد بر همه جا

آفتاب مهتاب چه رنگه

چه قدر هر دو قشنگه

10-شعر 4 فصل

آی بچه ها ، آی بچه ها
اسم من ساله ، اسم من ساله
من چهار تا بچه دارم ، بچه دارم
اسمشون فصل ، اسمشون فصل
فصل اول بهاره ، بهار شکوفه داره
فصل دوم تابستان ، میوه میشه فراوان
فصل سوم پاییزه ، پاییز برگها می ریزه
فصل چهارم زمستان ، سرما و برف و باران

11-شعر زنبور طلایی

ای زنبور طلایی

نیش می زنی بلایی پاشو پاشو بهاره

گل وا شده دوباره پاشو پاشو بهاره

گل وا شده دوباره

ای زنبور طلایی

نیش می زنی بلایی پاشو پاشو بهاره

عسل بساز دوباره پاشو پاشو بهاره

عسل بساز دوباره

12-دریاچه آبی رنگ

دریاچه آبی رنگه

توش ماهی و نهنگه

ماهی رو موج می شینه

نهنگ اونو می بینه

میگه نهنگ پرزور

یه وقت نری راه دور

شب که بشه، جای شام

می خورمت هام و هام

ماهیه از روموجا

می پره توی دریا

شناکنون می ره

به یک جای دور

جا می مونه

نهنگ چاق و مغرور

13-شعر تولد

یک دونه چوب کبریت شمع تولدم بود

مهمان من در این جشن تنها دل خودم بود

شاید به کارهایم یا شعر من بخندی

کیک تولدم بود یک تکه نان قندی

یک مورچه مرا دید ازکیک من کمی خورد

یک ریزه کند و آن را با خود به لانه اش برد

در راه هر که را دید دعوت به جشن ما کرد

برگشت و چند مهمان همراه با خود آورد

با این که دوستانش خیلی زیاد بودند

از کیک کوچک من خوردند و شاد بودند

 

14-آقای باد

آقای باد که اومد

خونه پر از صدا شد

از روی بند خونه

پیراهنم جدا شد

باد و پیراهن من (10 داستان عکس دار کوتاه و آموزنده کودکانه)

بالای بالا رفتند

من توی خونه بودم

اون ها از این جا رفتند

پیراهن منو، باد
با های و هوی و هو برد

شاید که دختری داشت

آن را برای او برد

15-بچه های خاله سوسکه

طفلکی خاله سوسکه

خوابیده وبیماره

چون که شده بچه دار

حال خوشی نداره

خوشحاله آقا موشه

اون شده امروز بابا

خریده واسه خاله

یه دسته گل زیبا

اون دوتا بچه ی ناز

گاهی بیدار گاهی خواب

یک دفعه جیغ می کشند

گاهی می شند چه بی تاب

خاله سوسکه با بیحالی

هی می خونه لالایی(20 شعر کوتاه جدید عکس دار برای پیش دبستانی ها)

خسته میشه ومیگه

آقا موشه پس کجایی؟

نمی تونم تنهایی

درد دارم وخسته ام

چه سخته بچه داری

بیا برس به دادم

16-شکارچی بدجنس

یک شکارچی پشت سنگ بود

در تفنگ او یک فشنگ بود

او میان دشت یک گوزن دید

ذوق کرد و زود ماشه را کشید

با صدای تیر آن گوزن زرد

ناگهان دوید، او فرار کرد!

 

17-ماهی و من

من در کنار حوض-او در میان آب

پر می‌زند عکسم-در آسمان آب

وقتی که می‌خندم -او می‌شود خوشحال

با خنده عکسم را-او می‌کند دنبال

تا می‌کنم بازی-با ماهی کوچک

پر می‌شود دنیا-از ماهی و پولک

رنگ دل ماهی-هم سرخ و هم آبی‌ست

زیباتر از ماهیتنها خود ماهی‌ست

18-شعر روستا زیبا

من سرانجام امروز

روستا را دیدم

تا شب آن‌جا بودم

شاد می‌خندیدم

می‌دویدم در دشت (20 شعر کوتاه جدید عکس دار برای پیش دبستانی ها)

می‌دویدم در باغ

بوی گل می‌آمد

با نسیم از هرباغ

واقعا جالب بود

کوچه‌ها هم گل داشت!

دامن کوهستان

لاله و سنبل داشت

بر سر کوه از برف

تاج زیبایی بود

بر لب چشمه آب

گل صحرایی بود

رودهایی چه زلال

آبشان آبی رنگ

آبشاری چه بلند

همه جا بود قشنگ

توی شهر اما هست

دودکش‌های سیاه

شب به زحمت پیداست

صورت روشن ماه

خانه‌هایش دلگیر

آسمانش پر دود

کاشکی خانه ما

توی آن دهکده بود

19-شعر کلاغ خبر رسان

کلاغه میگه خبر خبر

پرستو‌ها میرن سفر

حالا که فصل پاییزه

برگ درختا می‌ریزه

بارون می‌باره نم نم

یه وقت زیاد یه وقت کم

هوا یه خُرده سرده

برگ درختا زرده

پاییز خیلی قشنگه

ببین چه رنگارنگه

20-آقا پلیس!

پلیس چه مهربونه

شب تا سحر بیداره

چه کار سختی داره (20 شعر کوتاه جدید عکس دار برای پیش دبستانی ها)

شب که می شه تو کوچه ها می گرده

روز که می شه کجا می ره

هی بالا و پایین می ره

به فکر رفت و آمد ماشین هاست

به این می گه برو به چپ

به آن می گه برو به راست 20 شعر کوتاه جدید عکس دار برای پیش دبستانی ها

راه می ره و سوت می زنه

دوست تو و دوست منه

دیدگاهتان را بنویسید